بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس به مناسبت سالروز فتح خرمشهر قهرمان و حماسه آزادسازی جنوب لبنان از چنگال دژخیمان اسرائیلی با دعوت از گروه سرود حزب الله لبنان شور و هیجان خاصی برای جشن های پیروزی و مقاومت امسال به ارمغان آورد
ای چراغ راه من/ و ای نور چشمان من/ اگر قلبم را دریابی/ خمینی را خواهی یافت/ ولایت را خواهی یافت که دستهایش را به سوی خورشید یقین- خامنه ای- دراز کرده است/ آیا فداییان را یاری کننده ای هست؟/ لبیک خامنه ای/ هدایتگران برای بازسازی جانها آمدند/ و از مردم بهترین دژهای معنوی را ساختند/ و کاخ تاریکی شرک را ویران کردند/ با انقلابهایی چون گل، دلنشین و دردناک/ نور پیامبر از قم طلوع کرد/ و آرزوی قرنها را در تهران تحقق بخشید/.../ ای خامنه ای! اگر دستور بدهی مرا حاضر خواهی یافت/ تا در راه قدس جانم را فدا کنم/ با سینه خود بر دژهای دشمنان بکوبم/ و وحشت آنها را با دستان خود پاره پاره کنم/ تا بعد از خود راه فداکاری را رسم کنم/...
¤ ¤ ¤
این بار وقتی در تالار وحدت نشسته ای برخلاف این سالها، فضا را غریبه با فرهنگ انقلابی نمی یابی. حالا پرده را کنار زده اند و از پشت پرده جاده پرگلی پیدا شده است که پله پله به مسجد جامع خرمشهر می رسد. آخر سالروز آزادسازی این شهر به خون نشسته بود. درست از جلوی مسجد جامع خرمشهر ادامه جاده در انتهای صحنه به مسجدالاقصی و آن گنبد زیبایش می رسد و تو به یادت می آید که سالهاست آرزوی اجرای برنامه هایی این چنینی را داشته ای.
¤ ¤ ¤
صدای نی در سکوت آن ارکستر بزرگ، تنهایی و مظلومیت 34روزه خرمشهر را تداعی می کند، بعد سازها غم و اندوه را ترنم می کنند اما ناگهان صدای گامهایی که با طبل و سنج همراه می شود تو را در شادی لحظه های آتی فرو می برند که حالا تمام ارکستر با ریتم تند خود خبر از آزادی خرمشهر می دهند. جمعیت در شادی این پیروزی حسابی گروه مجری برنامه را تشویق می کنند.
حالا کلیپ «در فراق دوست» پخش می شود که خرمشهر را از اسارت تا آزادی به تصویر کشیده است، تصویر «جهان آرا» که بر پرده نقش نمایی می کند تو را در حسرتی عظیم فرو می برد.
حالا بخش دوم برنامه آغاز می شود. گروه لبنانی ها وارد می شوند. جلودارشان جانبازی است که با دو عصا حرکت می کند تا به جایگاه خود می رسد. او راوی سرود- ترانه هایی است که گروه حزب الله لبنان آنها را اجرا خواهند کرد. مردان راوی در موسیقی سنتی خاورمیانه بویژه لبنان و حتی ایران سابقه ای دیرینه دارند و حالا راوی جانباز ما با زبان عربی و در عین حال شوری وصف ناپذیر در ابتدای هر ترانه- سرود، توضیحی آهنگین ارائه می دهد که مقطع سجع عباراتش با «صلوات بر محمد و آل محمد» پایان می پذیرد و گروه و حاضران در سالن همگی صلوات می فرستند.
سرود اول «مسیره الاحرار» است که ترجمه بخشهایی از آن در ابتدای این مطلب آمد. سرود دوم «شمشیر مقاومت» نام دارد که در تمامی آن تکیه بر مقاومت، ایستادگی و تاکید بر جهاد اسلامی با اشغالگران موج می زند: به «مکه»، «الخلیل» و «جبل» سوگند که از نخستین روز، «شهادت» رؤیای ما بوده است.
سرود سوم، ترانه ای است که گروه در همین دو سه روزه و به طور فی البداهه آن را تنظیم و آماده و آن را تقدیم به جوانان ایرانی کرده اند که توانسته اند با تکیه بر توانمندیهای خدادادی خود به فناوری هسته ای دست پیدا کنند.
ریتم تمام ترانه- سرود های آنان بسیار تند است و نقش سازهای کوبه ای در آن به گونه ای سمبلیک بر «قدرتمندی» مقاومت اسلامی تاکید دارد. سرود انرژی هسته ای با استقبال ایرانی های حاضر در سالن مواجه می شود و تا دقایق مدیدی برای آنان دست می زنند.
سرودهای بعدی که همراه با تصاویر سخنرانی تاریخی «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان است، شور و شوق حضار را لحظه به لحظه زیادتر می کند و آنها هم همراه با گروه هم آوا می شوند: باسمک باسمک یا الله- نحن جنودک حزب الله- لبیک یا نصرالله
سرود بعدی فریاد «مرگ اسرائیل» است که با شعارهای الموت لاسرائیل حضار همراه می شود.
¤ ¤ ¤
دخترم که از ابتدای برنامه ساکت کنارم نشسته است، حالا دیگر همراه با گروه سرود که با هر مصراع دستهای مشت کرده خود را بالا می آورند، همراه می شود و مانند آنان ترجیع بندها را تکرار می کند. نیمی از جمعیت دستهای خود را مشت کرده اند و گروه سرود 10نفره را 1000 نفره کرده اند. تالار وحدت از طنین شعارها به لرزه می افتد. گروه «اسراء» بر سازها می کوبد و من در اشتیاقی دیگر فرو می روم؛ در اشتیاق هنری که به گفته امام خمینی، باید فریاد مستضعفان جهان علیه مستکبران و تجلی اسلام ناب محمدی«ص» باشد. دیروز سالروز آزادی خرمشهر و امروز سالروز آزادی جنوب لبنان از چنگ اشغالگران صهیونیست به دست توانای «ناب ترین منتظران» حزب الله لبنان و مقاومت اسلامی در سال 2000 میلادی است و شادی دیگر و شاید برتر آن که نمودهای فرهنگ اصیل اسلامی بعد از چند سال تحمل کمرنگی و در مواردی غیبت، جان تازه ای گرفته است.